سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستت، برادر تنی توست، حال آن که هر برادرِ تنی تو، دوستت نیست . [امام علی علیه السلام]
قرآن ، جاودانه تر از جاودانه
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» حضرت‌ هود(ع‌)

وقتى‌ هود چهل‌ ساله‌ شد از طرف‌ خداوند به‌ عنوان‌ پیامبر مأمور شد قومش‌ را به‌توحید و پرستش‌ خداى‌ یکتا دعوت‌ کند.

        قوم‌ هود سیزده‌ قبیله‌ بودند که‌ نسبشان‌ به‌ عاد از نوادگان‌ نوح‌ بوده‌ مى‌ رسید.آنان‌مردمى‌ ثروتمند و قوى‌ هیکل‌ و طویل‌ العمر بودند.سرزمین‌ آنان‌ «احقاف‌»بین‌ یمن‌وعربستان‌ قرار داشت‌ که‌ از نظر پرآبى‌ وحاصلخیزى‌ در بین‌ سرزمینهاى‌ مجاور نظیرنداشت‌.قدرت‌ بدنى‌ آنان‌ بحدى‌ بود که‌ مى‌ نویسند قطعه‌هاى‌ بزرگ‌ سنگ‌ را از کوه‌مى‌ کندند و بصورت‌ پایه‌ در زمین‌ قرار داده‌ وبر روى‌ آنها خانه‌ هایشان‌ را بنامى‌ نمودند.بلندى‌ قامتشان‌ را به‌ نخل‌ خرما تشبیه‌ نموده‌ و عمرهاى‌ معمولى‌ آنان‌ رابین‌ چهارصدسال‌ وپانصدسال‌ نوشته‌اند.

        اما این‌ قدرت‌ وعمر طولانى‌ وثروت‌ با عث‌ غفلتشان‌ شد وبه‌ ظلم‌ وطغیان‌   وبت‌پرستى‌ کشیده‌ شدند.هود آنان‌ را به‌ توحید و تقوا دعوت‌ نمود ولى‌ عده‌ کمى‌ قبول‌نمودند وبقیه‌ در کفر خود اصرار نموده‌ تا عاقبت‌ دچار عذاب‌ شدند.خداوند بادى‌ براى‌ آنها فرستاد که‌ به‌ قدرى‌ شدید بود که‌ آن‌ مردم‌ قوى‌ هیکل‌ و بلند قامت‌ را از جابر مى‌ کند و چون‌ نخل‌ خرمائى‌ که‌ از بُن‌ کنده‌ باشند به‌ این‌ سو وآن‌ سو پرتاپ‌ مى‌ کردو بر زمین‌ مى‌ افکند و هرچه‌ سر راهش‌ بود همه‌ را هلاک‌ و نابود نمود.

        هود بعد از عذاب‌ قومش‌ در حضرموت‌ زندگى‌ مى‌ کرد تا اینکه‌ در سن‌ هشتصدوهفت‌ سالگى‌ از دنیا رفت‌ ودر همانجا مدفون‌ شد.

وطبق‌ قولى‌ در قبرستان‌ وادى‌ السلام‌ نجف‌ دفن‌ است‌.

هود در قرآن

        به‌ گوشه‌ هایى‌ از سخنان‌ هود با مردم‌ وجوابهاى‌ آنان‌ اشاره‌ مى‌ نمائیم‌:

  «هود به‌ قومش‌ گفت‌:چرا تقوا ندارید؟من‌ براى‌ شما پیامبرى‌ امینم‌.پس‌ تقواداشته‌ واز من‌ پیروى‌ کنید.من‌ از شما مزد نمى‌ خواهم‌ زیرا مزد من‌ فقط‌ باخداست‌.آیا بیهوده‌ در جاهاى‌ بلند کاخ‌ مى‌ سازید؟و طورى‌ خانه‌ها را مى‌ سازیدانگار همیشه‌ جاوید هستید!وقتى‌ هم‌ که‌ ناراحت‌ مى‌ شوید مانند ستمکاران‌ حمله‌مى‌ کنید!پس‌ تقوا پیشه‌ نموده‌ و از من‌ پیروى‌ کنید.از خدایى‌ بترسید که‌ در چیزهایى‌ که‌ خود مى‌ دانید شما را کمک‌ کرد.به‌ شما چهارپایان‌ و فرزند و باغها و چشمه‌هاداد.من‌ مى‌ ترسم‌ دچار عذاب‌ شوید. آنها گفتند: چه‌ ما ر ا   نصیحت‌ کنى‌ چه‌ نکنى‌ فرقى‌ برایمان‌ ندارد!این‌ حرف‌ تو دروغ‌ پیشنیان‌ است‌ وما عذاب‌ نخواهیم‌ شد!»

   «هود به‌ قوم‌ عاد گفت‌:اى‌ قوم‌ من‌!خدا را بپرستید که‌ شما را جز او خدایى‌ نیست‌ آیا نمى‌ پرهیزید؟کافران‌ قومش‌ گفتند ما تو را سفیه‌ مى‌ دانیم‌ و گمان‌ مى‌ کنیم‌دروغگو باشى‌ !گفت‌:اى‌ قوم‌ من‌!من‌ سفیه‌ نبوده‌ بلکه‌ رسول‌ پروردگار عالمیانم‌.من‌دستورات‌ خدا را به‌ شما ابلاغ‌ مى‌ کنم‌ و من‌ خیرخواه‌ امینى‌ هستم‌.آیا تعجب‌مى‌ کنید که‌ خدا از زبان‌ مردى‌ از خودتان‌ شما را پند دهد؟یادتان‌ باشد که‌ خدا شمارا بعد از قوم‌ نوح‌ بر زمین‌ حاکم‌ کردو به‌ شما نیرومندى‌ داد شاید رستگارشوید.گفتند آیا تو آمده‌اى‌ که‌ تا ما فقط‌ یک‌ خدا را بپرستیم‌ وخدایان‌ اجداد خود رارها کنیم‌؟اگر راست‌ مى‌ گوئى‌ آنچه‌ وعده‌ داده‌اى‌ (از عذاب‌)بیاور!

  هود گفت‌ فرود آمدن‌ عذاب‌ الهى‌ بر شما حتمى‌ شد.آیا با من‌ در باره‌ بتهائى‌ که‌ خودتان‌ وپدرانتان‌ مى‌ پرستیدند مجادله‌ مى‌ کنید در حالى‌ که‌ خدا دلیلى‌ بر خدابودن‌ آنها نفرستاده‌ است‌؟ پس‌ منتظر باشید که‌ من‌ هم‌ منتظر هستم‌.ما با رحمتمان‌   او و کسانى‌ را که‌ با او بودند   نجات‌ داده‌ و بنیاد کافران‌ رابرانداختیم‌.

اصحاب‌ رس‌ّ

درباره‌ اصحاب‌ رس‌ّ آمده‌ است‌ که‌ آنان‌ نزد درختى‌ جمع‌ شده‌ وبرآن‌ سجده‌مى‌ نمودند وقربانى‌ برایش‌ انجام‌ مى‌ دادندو دوازده‌ شبانه‌ روز آنجامى‌ ماندند..ابلیس‌ هم‌ درخت‌ را تکان‌ داده‌ واز داخل‌ درخت‌ با آنان‌ حرف‌ مى‌ زدوآنان‌ را بر بت‌ پرستى‌ خود استوارتر مى‌ نمود.

خداوند براى‌ هدایتشان‌،پیامبرى‌ فرستاد ولى‌ آنان‌ لجاجت‌ کرده‌ وبا پیامبر مخالفت‌کردند وعاقبت‌ اورا شهید نمودند.خداوند هم‌ عذاب‌ سختى‌ برآنان‌ فرستاد وهمگى‌ آنها را نابود نمود.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر نورمحمدزاده و غفور امیری ( جمعه 86/10/28 :: ساعت 9:54 صبح )

»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سالار شهیدان
[عناوین آرشیوشده]