صالح در میان قوم ثمود که ثمود از نوادگان حضرت نوح بوده زندگى مى کردونسب صالح هم به ثمود مى رسد.
قوم ثمود در سرزمین حجر که بین عربستان وسوریه قرار داشت زندگى مى کردند.قوم ثمود مردمى متمدن بودند که براى سکونت خود قصرها مى ساختندو از کوهها با مهارت خاصى خانه مى تراشیدند و دل کوهها را مى تراشیدند.شغلآنان زراعت و احداث قنوات و غرس نخلها بوده وزندگى آسوده وخوشى داشتند.آنان کمتر از سیصدسال عمر نمى کردند و بعضى تا هزارسال هم عمرمى نمودند.متأسفانه بت پرستى در میان آنان مرسوم شد و خداوند تعالى براى هدایتشان صالح را در سن شانزده سالگى که از خانوادههاى اصیل ومحترمخودشان بود و به عقل و علم در میانشان ممتاز و معروف بود را فرستاد.صالح تاسن صد وبیست سالگى در میان قومش مشغول هدایت بود ولى فقط افراد قلیلى بهاو پیوستند تا اینکه عذاب الهى بر قوم ثمود نازل شد و آن مردم بت پرست بهوسیله صیحه وزلزله و صاعقه نابود شدند.قبر صالح در قبرستان وادى السلام نجفمى باشد.
به قسمتى از سخنان صالح خطاب به قومش وجوابهاى مردم بت پرست اشارهمى نمائیم:
«صالح به قومش گفت:چرا تقوا ندارید؟من براى شما پیامبرى امینم.پستواداشته واز من پیروى کنید.من از شما مزد نمى خواهم که مزدم با خداست.آیا شمادر حال امنین رها خواهید شد؟در باغها وچشمه سارها و کشتزارها و درختهاى خرمایى که میوهاش لطیف است؟در حالى که از کوهها خانهها مى تراشید!پس تقواداشته واز من فرمان برید و از مسرفین اطاعت نکنید آنها که در زمین تباهکارى مى کنند وکار نیک وشایسته نمى نمایند. آنها گفتند: تو جادوشدهاى !تو آدمى مثلما هستى و اگر راست مى گویى معجزه بیاور!»
«صالح گفت:اى قوم من!چرا براى عذاب عجله مى کنید؟چرا از خدا آمرزشنمى خواهید شاید به شما رحم کند؟ آنها گفتند: ما تو ویارانت را به شگون و فال بدگرفتهایم!صالح گفت:این فال شما نزد خدا مى ماند وشما در معرض امتحانهستید.»
«صالح به قوم ثمود گفت:اى قوم من!خداى واحد را بپرستید که غیر از اوخدایى نیست.من از طرف خدا معجزه آوردهام.که این شتر خدا است که باید او رارها کنید تا در زمین خدا بخورد و او را اذیت نکنید که عذاب الهى شما را فرا خواهدگرفت.یادتان باشد که خدا شما را بعد از قوم عاد،در این زمین ساکن نمود که ازجاهاى نرمش قصر بسازید و از سنگهاى کوه خانه درست مى کنید.پس بیادنعمتهاى خدا باشید ودر زمین فساد نکنید.
عدهاى از گردنکشان قومش به پیروان صالح گفتند آیا شما یقین دارید کهصالح از طرف خدا آمده است؟گفتند ما به آنچه صالح بدان فرستاده شده ایمانداریم.گردنکشان گفتند ولى ما به آنچه شما بدان ایمان آوردهاید کافریم!سپس ناقهخداى را کشتند و از امر خدا سرپیچى نمودند وگفتند اى صالح !آنچه از عذابوعده دادى بیاور!ناگاه زمین لرزه آنان را فرا گرفت و درخانه هاى خود بر رو افتادهمردند.صالح خطاب به آنان (مردههاى آنها)گفت:اى قوم من!من پیا خدایم رارساندم و به شما نصیحت کردم ولى شما افراد خیرخواه را دوست ندارید.