کهف: 50
و [به یاد آر] زمانى را که به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید. پس همگى سجده کردند، جز ابلیس که از جن بود. پس از فرمان پروردگار خود بیرون رفت
داستان ابلیس و استکبار او هفت بار در قرآن آمده و داستانى بسیار آموزنده است. اهم مطالبى که از قرآن دربارهِ ابلیس فهمیده مىشود عبارت است از:
1) ابلیس به سبب عبادت بسیار جزو فرشتگان به حساب مىآمد و ملائکه هم تصور مىکردند که او از ایشان است؛
2) ابلیس پس از این که از اجراى فرمان خدا سر باز زد حسابش از ملائکه جدا شد و از آن مقام شامخ سقوط کرد و عامل سقوط خودِ او بود، نه این که او شیطان خلق شده باشد؛
3) مفهوم شیطان اعم از ابلیس است و همهِ اغواگران را، چه انسان و چه غیر انسان، شامل مىشود؛
4) ما نیز باید مراقب خویشتن باشیم و نپنداریم که اگر خداوند توفیقى عطا فرمود و چند روزى در راهى درست گام برداشتیم، تا پایان چنان خواهیم ماند؛ بلکه جهان عرصهِ دگرگونىهاست و انسان تا زنده است دایماً آزمایش مىشود و هر لحظه ممکن است سقوط کند