این اسم در قرآن یک بار آمده، و همراه با اسمهاى دیگر وصف خدا قرار گرفته است، چنانکه مىفرماید:
تنزیل الکتاب من الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب شدید العقاب ذی الطول لا اله الا هو الیه المصیر(غافر، 2 - 3)
ترجمه: کتاب نازل شده از جانب خداى نیرومند و دانا، آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، سخت عقوبت، صاحب مکنت، خدائى جز او نیست، بازگشتبه سوى خدا است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر نورمحمدزاده و غفور امیری ( چهارشنبه 86/10/26 :: ساعت 11:56 عصر )
الکافى
اسم «کافى» در قرآن یک بار آمده و در همان مورد وصف خدا قرار گرفته است، چنانکه مىفرماید:
الیس الله بکاف عبده و یخوفونک بالذین من دونه و من یضلل الله فما له من هاد(زمر، 36).
آیا خدا (درنگهدارى) بندهاش کافى نیست، تو را از غیر خدا مىترسانند، هر کس را خدا گمراه کند، هیچ راهنمائى براى او نیست.
کفایت در زبان فارسى معادل با لفظ «بس» در زبان فارسى است و مفاد آن این است که نیاز به چیز دیگر نیست و آیات قرآن نیز بر این معنى گواهى مىدهند، چنانکه مىفرماید:
...و کفى بربک هادیا و نصیرا(فرقان، آیه 31).
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر نورمحمدزاده و غفور امیری ( چهارشنبه 86/10/26 :: ساعت 11:55 عصر )
پیامبر اسلام به ظاهر خواندن و نوشتن نمىدانست،و در میان قوم خود بهداشتن سواد معروف نبود.زیرا هرگز ندیده بودند چیزى بخواند یا بنویسد،بنابر ایناو را«امى»مىخواندند.قرآن هم او را با همین وصف یاد کرده است: الذین یتبعونالرسول النبى الامی... ، .. .فامنوا بالله و رسوله النبی الامی... (1) .امى منسوب به ام(مادر)است و کسى را گویند که هم چون روزى که از مادر زاده شده است فاقد سوادباشد.معناى دیگرى نیز گفتهاند:منسوب به ام القرى(شهر مکه)،یعنى کسى که درمکه زاده شده است.
ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » امیر نورمحمدزاده و غفور امیری ( چهارشنبه 86/10/26 :: ساعت 11:49 عصر )