حنّه همسر عمران بود و هردو از موحّدان و از خاندان بزرگ توحید و یکتا پرستى بودند. هنگامى که حنّه باردار شد نذر کرد که فرزندى که در راه دارد خدمتگزار بیت المقدس شود. او که انتظار داشت فرزندش پسر باشد، به هنگام زایمان دریافت نوزادش دختر است. او را مریم نامید و زکریاى پیامبر، بزرگ بیت المقدس و شوهرخاله مریم سرپرستى او را به عهده گرفت.
مریم همراه با رشد جسمى، جانش نیز در پرتو تعلیمات الهى پرورش یافت و بدون همسر با نفخ روح الهى عیسى را بزاد.
خداوند از دعاى حنّه مادر مریم و همسر عمران چنین یاد مىکند: او گفت:
رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ العَلِیمُ؛
بارالها، من فرزندى که در شکم دارم نذر کردم براى تو آزاد باشد، از من بپذیر، به درستى که تو شنوا و دانایى.
در آیه دیگر مىفرماید: خداوندش به نیکو قبولى از او پذیرفت.
در سوره تحریم به ناسازگارى بعضى از همسران پیامبر اکرم(ص)اشاره شده است و در پایان سوره چند نمونه مثبت و منفى از زنان خوشبخت و بدبخت یاد مىشود. دو نمونه منفى و بد عاقبت، همسران نوح و لوط هستند. آن دو با این که با دو پیامبر الهى در زیر یک سقف زندگى مىکردند، از چنین زمینهاى بهره نگرفتند تا به کمال معنوى برسند بلکه به آن دو پیامبر خیانت کردند و اهل آتش شدند. درمقابل، از دو نمونه مثبت یاد مىشود؛ یکى مریم، و دیگرى آسیه همسر فرعون. آسیه در خانه فرعون بود و با او زندگى مىکرد، اما ادّعاى خدایى او را باورنداشت، بلکه یک انسان موحّد بود که خداوند در قرآن کریم از او به عنوان نمونه و مَثَل براى مؤمنان یاد مىکند. گویند وقتى فرعون دانست که همسرش خداپرست است به دستور او شکنجهاش کردند تا زیر شکنجه جان داد.
ملکه موحّد فرعون در زیر شکنجه اینگونه خدا را مىخواند و دعامىکرد:
رَبِّ ابْنِ لى عِنْدَکَ بَیْتاً فِى الْجَنَّةِ وَنَجِّنى مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنى مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛
بارالها، براى من نزد خودت در بهشت خانهاى بساز، و مرا از فرعون و کردارش نجاتده، و مرا از قوم ستمکار رهایى بخش.
در حدیث دیگرى رسول خدا(ص)، آسیه همسر فرعون را یکى از چهار زن برترِ بهشتیان شمرد.
خداوند متعال در سوره فرقان، نشانهها و اوصاف عباد الرحمن و بندگان شایسته را بیان مىکند و در ضمن بیان اوصاف و حالات آنان، ازدعاى آنان این گونه یاد مىفرماید: آنان مىگویند:
رَبَّنا اصْرِفْ عَنّا عَذابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذابَها کانَ غَراماً؛
بارالها، عذاب جهنّم را از ما بگردان، چرا که عذاب جهنّم دائمى است.
و نیز مىگویند:
رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَذُرِّیّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً؛
بارالها، از همسران و فرزندان، کسانى که مایه آرامش خاطر و روشنایى چشم ما باشند به ما ببخش، و ما را پیشواى متّقین و تقوا پیشهگان قرارده.
نیکو کاران در بهشت نیز حمد و ثناى خدا مىکنند و نعمتهاى الهى را بر مىشمارند. بنا به گفته قرآن کریم آنان در بهشت چنین گویند:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذهَبَ عَنّا الحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ الَّذِی أَحَلَّنا دارَ المُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فِیها نَصَبٌ وَلا یَمَسُّنا فِیها لُغُوبٌ؛
حمد براى خدایى است که اندوه را از ما ببُرد، به درستى که پروردگار ما آمرزنده و شکرگزار است. او که از کرمَش ما را در سراى جاوید جا داد که در آن نه رنج به ما رسد و نه خستگى و سختى.
در زمانهاى دور، در سرزمین یمن مرد با ایمانى زندگى مىکرد. او باغ و بستان بزرگ و آبادى داشت و به هنگام برداشت محصول، فقیران و تهىدستان به باغ او مىآمدند و بهره مىبردند. وقتى که پدر از جهان رخت بر بست پسران مالک باغ شدند و تصمیم گرفتند از میوه و ثمره باغ به مستمندان چیزى ندهند. زمان برداشت محصول فرارسید، آنان با خود گفتند:
فردا صبح بى سر و صدا به باغ مىرویم و به سرعت محصول را جمع مىکنیم و تا تهى دستان از شروع برداشت محصول بىخبر هستند ما کار را تمام کرده و آن را به خانه و انبار مىآوریم. آنان بدون آنکه توجه کنند که نعمتها همه از خداست و خداوند در محصول آنان براى فقرا سهمى قرار داده است، با این تصمیم، شب خوابیدند تا پگاه به باغ روند.
همان شب آتش الهى، باغ را سوزاند به گونهاى که صبحگاهان وقتى که آنان به باغ رسیدند با خود گفتند: اشتباه آمدیم، این باغ ما نیست. برادر عاقلتر گفت: مگر به شما نگفتم تسبیح الهى گویید و بهیاد خداوند باشید و جانب حق را پاس دارید!
آنان از غفلت بهدر آمدند و هشیار شدند و به اشتباه خود پى بردند وگفتند:
سُبْحانَ رَبِّنا إِنَّا کُنَّا ظالمِین؛
منزّه است پروردگار ما، همانا ما ستمکارانیم.
آنان یکدیگر را ملامت کردند و به گناه خود اقرار و اعتراف کردند و تصمیم گرفتند راه راست و درست، و روش پدر خردمند خود را در پیش گیرند و گفتند:
عَسى رَبُّنا أَنْ یُبْدِلنا خَیْراً منْها إِنَّا إِلى رَبِّنا راغِبُونَ؛
امیدواریم پروردگار ما بهتر از آن باغ به ما دهد، ما به سوى پروردگار خود رو مىکنیم.